vasael.ir

کد خبر: ۱۲۱۴۸
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۸ - 17 November 2018
درس خارج استاد رضائیان| جلسه 25

فقه سیاسی| اقتضای طبیعی در مرتبه صدور حکم

وسائل ـ آیا ما نیاز داریم ادله اولیه را با مرتبه اقتضاء حکم( مرتبه اول) لحاظ کنیم یعنی وقتی شارع مقدس حکمی را صادر کرد این حکم را بر اساس همان اقتضای طبیعی لحاظ کند؟ اصلا آیا نیاز هست در فضای فقه نظام این مصلحت و خصوصیات لحاظ شود؟

به گزارش وسائل، در تاریخ 27 آذر 96 درس خارج استاد رضائیان برگزار شد، آیا نیاز هست وقتی شارع مقدس حکمی را صادر می کند این حکم بر اساس اقتضای طبیعی باشد یا خیر؟

خلاصه جلسه:

در اشکال دوم که جلسه قبل مرور شد باید بیشتر دقت کنیم با این بیان که ما برخی اقتضائات ذاتی داریم که قبل از اطلاق گیری است و اینکه ذات حکم نسبتش با مکلف چه می شود و بعد از آن در مورد افراد مکلف صحبت می کنیم باید تعلق ابتدایی حکم به یک سنخ از مکلفین باشد تا در مورد شمول و و اصناف آن مکلفین صحبت کنیم و اگر ما از اساس احکام را ناظر به به جهال ندانستیم دیگر از آن اطلاق معنا نمی شود اطلاق زمانی است که آن  کسی که می خواهد از لفظ و انشاء استفاده کند می خواهد از شمول آن به اراده مولا پی ببرد اما در جایی که ما خارجا یعنی از یک دلیل خارجی می دانیم که که این حکم ثبوت آن نسبت به جاهل کشش ندارد و مقتضی ندارد جایی برای اطلاق گیری باقی نمی ماند.

آیا شارع می تواند چیزی را مختص گروهی قرار دهد؟

آیا شارع می تواند چیزی را مختص گروهی قرار دهد؟

بله، ولی در مقام جعل، از آنجا که فضای فقه نظام فضای تزاحم بین افراد مکلفین است هر آنچه که این تزاحم  و اختلاف بخواهد به آن دامن بزند ظاهرا از این حکمت جعل بدور است لذا اختصاص دادن حکم به هر آن کس که می داند خلاف حکمت اجتماعی است از جاعل و شارع به دور است و موجب هرج و مرج می شود چرا که هر کسی می تواند ادعای ندانستن کند.

حکم واقعی حکمی است که جعل شده است بدون لحاظ علم، مثلا فارغ از علم داشتن مکلف به شراب بودن یک چیزی، وظیفه مکلف را نسبت به مساله شراب و آثار آن می سنجند یعنی مولا لحاظ می کند و جعل حکم می کند، اما حکم ظاهری حکمی است که مقید به عدم علم است جایی که علم نداریم حکم جدیدی حاصل می شود و این حکم بعد از عدم علم می آید.

اصل بحث:

اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا برحمتک یا ارحم الراحمین، سلامتی و تعجیل درظهور امام زمان علیه السلام و شادی روح نبی مکرم اسلام (ص) و امیر المومنین (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) و فاطمه معصومه (س) و امام و شهدا، سه تا صلوات عنایت بفرمایید: اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم.

ارزش وجایگاه خود شناسی در تدبیر کلان اجتماعی

روایت شریفی که دیروز مقداری از آن را بیان کردیم: اعظم الجهل جهل الانسان امرا نفسه، بزرگترین جهل انسان جهل او نسبت به خود است و فرمودند کیف یعرف غیره من یجهل نفسه، کسی که خودش را نمی شناسد چگونه می تواند دیگران را بشناسد.

این دو روایت اگر چه ظاهرش مضامین اخلاقی فردی را شامل می شود اما در غایت و اطلاق خودش مسائل غیر فردی و اجتماعی را شامل می شود به این معنی که فقه کلان ما یعنی فقه سیاسی و تعریفی که از آن داشتیم که تدبیر کلان اجتماعی است  بر اساس واقعیت ها تا رسیدن به اهداف واقعی که شارع مقدس آن را بیان می کند و جعل می کنید اگر در بین راه و مسیر با مشکلی مواجه شود این مشکل عدم شناخت نفوس است و عدم شناخت خود اجتماعی است وقتی واقعیت اجتماعی درست درک نمی شود موجب خیلی از اختلالات در حوزه تدبیر اجتماعی می شود لذا در امر شناخت باید برای اهل سیاست شناخت خود اجتماعی و نفس کلان اجتماعی که متشکل از آحاد مردم است حاصل شود.

غیر از شناخت مجموعی نیاز به شناخت قشرها و طبقات مختلف داریم لذا شناخت افکار عمومی خیلی مهم است و مقدمه شناخت خود اجتماعی است.

نظامهای اجتماعی کشورهای مختلف به هم گره خورده است شناخت افکار درونی از جهت تقابل جوامع مختلف هم دارای ارزش و اهمیت است.

نثار روح پیامبر اکرم(ص) و امیر المومنین(ع) و صدیقه کبری(س) و اهل بیت( علیهم السلام) صلواتی عنایت بفرمایید.

مرور اشکال جلسه قبل:

در اشکال دوم که جلسه قبل مرور شد باید بیشتر دقت کنیم با این بیان که ما برخی اقتضائات ذاتی داریم که قبل از اطلاق گیری است و اینکه ذات حکم نسبتش با مکلف چه می شود و بعد از آن در مورد افراد مکلف صحبت می کنیم باید تعلق ابتدایی حکم به یک سنخ از مکلفین باشد تا در مورد شمول و و اصناف آن مکلفین صحبت کنیم و اگر ما از اساس احکام را ناظر به به جهال ندانستیم دیگر از آن اطلاق معنا نمی شود اطلاق زمانی است که آن  کسی که می خواهد از لفظ و انشاء استفاده کند می خواهد از شمول آن به اراده مولا پی ببرد اما در جایی که ما خارجا یعنی از یک دلیل خارجی می دانیم که که این حکم ثبوت آن نسبت به جاهل کشش ندارد و مقتضی ندارد جایی برای اطلاق گیری باقی نمی ماند.

 

سوال : آیا در فضای فقه سیاسی جا دارد که این بحث پیاده شود؟

در مرحله ابتدایی به نظر می رسد که احکام بین عالم و جاهل مشترک است این در همه مراحل وجود دارد.

آیا شارع می تواند چیزی را مختص گروهی قرار دهد؟

بله، ولی در مقام جعل، از آنجا که فضای فقه نظام فضای تزاحم بین افراد مکلفین است هر انچه که این تزاحم  و اختلاف بخواهد به آن دامن بزند ظاهرا از این حکمت جعل بدور است لذا اختصاص دادن حکم به هر آن کس که می داند خلاف حکمت اجتماعی است از جاعل و شارع به دور است و موجب هرج و مرج می شود چرا که هر کسی می تواند ادعای ندانستن کند.

سوال از نیاز به ملاحظه اقتضای طبیعی در مرتبه صدور حکم

آیا ما نیاز داریم ادله اولیه را با مرتبه اقتضاء حکم( مرتبه اول) لحاظ کنیم یعنی وقتی شارع مقدس حکمی را صادر کرد این حکم را بر اساس همان اقتضای طبیعی لحاظ کند؟ اصلا آیا نیاز هست در فضای فقه نظام این مصلحت و خصوصیات لحاظ شود؟

جواب:

بله نیاز هست ما در آن مرتبه اول باید بتوانیم لحاظ حکم جمعی کنیم و با حکم بسنجیم ببینیم این مساله لحاظ جمعی دارد یا خیر؟ مثلا ببینیم حجاب اقتضای جمعی دارد یا نه فقط اقتضای فردی دارد ئ بعد ادله حجاب را با حجاب لحاظ کنیم؟

ما یک سری حکم داریم که تفکیک نشده است ما در فقه نظام باید مسایل را در همان مرحله اولیه جعل فرض عمومیت و جمعی برای آن در نظر بگیریم اگر حکم با این عمومیت و اقتضای جمعی سازگار بود نشان می دهد که این حکم اجتماعی است ولی اگر تنافی داشت و تصور جمعی نداشت مثل ناخن گرفتن در مرحله بعد باید ادله با این فرض جمعی بودن سازگار است یا خیر؟

مثال:

فرض جمعی بودن مثل این است که عام مجموعی داشته باشیم یعنی از یک طیفی خواسته شده است که با هم یک کاری را انجام بدهند معنا ندارد که یک طیف یبا هم ناخن هایشان را کوتاه کنند و این نه مساله هست الان و نه پیش آمده است.

اما در مورد حجاب این فرض هست عموم را لحاظ کنند در جعل و صدور حکم، تا اجتماع پاک نگه داشته شود اقتضای ادله هم هست.

در مراحل بعدی در مقام انشاء که رتبه سوم از مقام جعل بود ( جعل سه مرحله داشت لحاظ، جعل و اراده، انشاء) آیا اینجا صرف عمومیت از خطاب یا اطلاق خطاب باعث تبدیل شدن او به حکم نظام می شود یا خیر؟

ظاهرا این مقتضی است نه سبب تام، به این معنی که چون شارع مقدس برای تک تک افراد جعل مستقل ندارد و ممکن است یک حکم فردی را با انشاء مطلق بیان نموده باشد.

از آن طرف ممکن است ظاهر خطاب اطلاق نداشته باشد اما ناظر به یک حکم مبتلی به در نظام اجتماعی صحبت کرده باشد.

اما مرتبه وصول: آموزش همگانی خصوصا برای مجریان و مدیران در فضای فقه نظام مستمرا  ضرورت دارد آنهم به اقتضای هر شغل و هر موقعیت، شرع آمده است بیان شده است رساله نوشته شده است کار تام و تمام نیست.

در فضای فقه نظام با حوادث واقعه کار داریم تحول نیاز به اطلاع رسانی دارد و از آن جهت که موضوعات مبتلی به در فضای فقه نظام با سرعت تحول زندگی اجتماعی همراه است نیاز به آموزش و اطلاع رسانی دارد خصوصا که قاعده قبح عقاب بلابیان در عرصه قانون گذاری اجتماعی نسبت به آثار خاص وضعی استفاده می شود. لذا تکلیف است بر نظام تا مرحله وصول به تمام مکلفین اطلاع رسانی کند و تلاش کند بر مکلفین نیز واجب است نسبت به ضروریات اجتماعی مبتلی به به دنبال یادگیری باشد.( هل لا تعلمت)

آیا در این وصول حکم به مکلفین زمینه سازی و تدریجی بودن فرض می شود و معقول است؟

آیا می شود مثل صدر اسلام حکم ضروری را زمینه سازی کرد و تدریجا اجرا کرد؟

در اصل زمینه سازی که شکی نیست چرا که زمینه سازی جزء شرایط وصول می باشد.

آیا فوریت با جعل می آید یا خیر؟ اینجا بستگی به سنخ حکم دارد اگر پذیرش عمومی و توان عمومی باشد فوریت جا دارد و اگر به هرج و مرج برسد اینجا فوریت ندارد.

حکم واقعی و حکم ظاهری:

حکم واقعی حکمی است که جعل شده است بدون لحاظ علم، مثلا فارغ از علم داشتن مکلف به شراب بودن یک چیزی، وظیفه مکلف را نسبت به مساله شراب و آثار آن می سنجند یعنی مولا لحاظ می کند و جعل حکم می کند، اما حکم ظاهری حکمی است که مقید به عدم علم است جایی که علم نداریم حکم جدیدی حاصل می شود و این حکم بعد از عدم علم می آید.

السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منا سلام الله ابدا ما بقینا و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین  و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.       

    

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۴:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۲:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۱۰:۳۹